سفارش تبلیغ
صبا ویژن


☆★☆ مذهب سرا ☆★☆

قیامت بی حسین غوغا ندارد /  شفاعت بی حسین معنا ندارد

حسینی باش که در محشر نگویند /  چرا پرونده ات امضاء ندارد

 

 




آبروی حسین به کهکشان می ارزد ، یک موی حسین بر دو جهان می ارزد

گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست ، گفتا که حسین بیش از آن می ارزد . . .
.


ماه خون ماه اشک ماه ماتم شد  / بر دل فاطمه داغ عالم شد



.


ای وجودت عشق را معنای حسین /  عالمی یک قطره تو دریا حسین

.


پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است

گفتم : که چیست محرم ؟ باناله گفت : ماه عزای اشرف اولادآدم است

.

.

اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد / دل را حرم و بارگه خون خدا کرد . . .

.

محرم آمد و ماه عزا شد / مه جانبازی خون خدا شد

جوانمردان عالم را بگویید / دوباره شور عاشوار به پا شد . . .

.


ای به دل بسته ، قدری آهسته / کن مدارا با ، زینب خسته . . .


.


یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن / تموم حاجتا رو همه ازش می گیرن

بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه / شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عطر مُشکه

شبای جمعه زهرا زائر این زمینه / سینه زن حسینه ، یل ام البنینه  . . .

.


السلام ای وادی کرببلا / السلام ای سرزمین پر بلا

السلام ای جلوه گاه ذوالمنن / السلام ای کشته های بی کفن . . .

.

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم / از تو و طفلان تو یاری کنیم

کاش ما هم کربلایی می شدیم / در رکاب تو فدایی می شدیم




کربلا لبریز عطر یاس شد  / نوبت جانبازی عباس شد . . .

.
 
دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود / دلها همه آماده ی پرواز شود

با بوی محرم الحرام تو حسین / ایام عزا و غصه آغاز شود

.

نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز / دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند

ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین / بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند . . .

.


دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم / بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم

فردا که کسی را به کسی کاری نیست / دامان حسین اگر نگیرم چه کنم . . .

.


گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست

علم فاطمه دست قلم عباس است . . .

.


پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است ؟

آهی کشید و گفت ماه محرم است . . .

.

باز محرم رسید، ماه عزای حسین / سینه‌ی ما می‌شود، کرب و بلای حسین

کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه / تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین . . .

.

فرشته‌ها از امشب صبوی غم می‌نوشن / دوباره اهل جنت پیرهن سیاه می‌پوشن


با آب طلا نام حسین قاب کنید / با نام حسین یادی از آب کنید

خواهید مه سربلند و جاوید شوید / تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید



.


باز محرم شدو دلها شکست از غم زینب دل زهرا شکست

باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست

آب در این تشنگی از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست

قاسم ولیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست

محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است

.


هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله /  این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله


.

نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است .

پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ،سر درش عکس علی با ذوالفقار .

ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم .

نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است .

رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است

. اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع)

.


عالم همه محو گل رخسار حسین است  /  ذرات جهان درعجب از کار حسین است

دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش  /  یعنی که خدای تو عزادار حسین است


نوشته شده در دوشنبه 89/9/22ساعت 12:31 صبح توسط شیطونک نظرات ( ) |


Design By : Pichak