سفارش تبلیغ
صبا ویژن


☆★☆ مذهب سرا ☆★☆

مناظره‏اى از امام جواد علیه السلام

 

امام
نهم که نامش «محمد» و کنیه‏اش «ابوجعفر» و لقب او «تقى‏» و «جواد» مى‏باشد، در دهم
ماه رجب 195 ه . ق در شهر مدینه دیده به جهان گشود. (1)

مادر او
«سبیکه‏» که از خاندان «ماریه قبطیه‏» همسر پیامبر اسلام به شمار مى‏رود، از نظر
فضایل اخلاقى، در درجه والایى قرار داشت و برترین زنان زمان خود بود، به طورى که
امام رضا علیه السلام از او به عنوان بانویى منزه و پاکدامن و با فضیلت ‏یاد
مى‏کرد. (2)

حضرت در
مجموع دوران امامت‏ خود، با دو خلیفه عباسى، یعنى مامون (193 - 218) و معتصم (218 -
227) معاصر بوده است .

« ابن
حجر هیثمى‏» از علماى اهل سنت مى‏نویسد: «مامون او را به دامادى انتخاب کرد، زیرا
با وجود کمى سن، از نظر علم و آگاهى و حلم بر همه دانشمندان برترى داشت. » (3)

شبلنجى
عالم دیگر اهل سنت مى‏گوید: «مامون پیوسته شیفته او بود، زیرا با وجود کمى سن، فضل
و علم و کمال عقل خود را نشان داده، عظمت ‏خود را آشکار ساخت .» (4)

در این
مقال بر آنیم با ارائه یکى از مناظرات آن حضرت، خوشه‏اى از خرمن علم و فضل و کمال
عقل او برگیریم، و فراروى اندیشه خویش قرار دهیم .

مناظره
امام جواد علیه السلام با یحیى بن اکثم

از امام
جواد علیه السلام مناظرات متعددى نقل شده(5) است که به عنوان نمونه به یکى از آن‏ها
که مختصر و مربوط به مسائل اعتقادى است اشاره مى‏شود، با تذکر این نکته که امام با
حفظ تقیه، این مناظره را انجام داده است .

بعد از
آن که مامون ام الفضل را به تزویج ‏حضرت جواد علیه السلام در آورد، یحیى بن اکثم
(یکى از علماى اهل سنت) با افراد ‏بسیارى نزد آن حضرت و مامون آمدند.

یحیى
عرض کرد: اى پسر رسول خدا! نظر شما درباره روایتى که [در مدارک اهل سنت] نقل شده
است که «خداوند جبرئیل را فرستاد تا از پیامبر صلى الله علیه و آله بخواهد که از
ابابکر سؤال کند: آیا او از خداوند راضى هست‏ یا نه؟ با این که خداوند از او راضى
مى‏باشد» چیست؟

امام
جواد علیه السلام فرمود: من منکر فضیلت ابابکر نیستم، ولى بر ناقل این ستور لازم
است که طبق دستور پیامبر صلى الله علیه و آله عمل کند. پیامبر اکرم صلى الله علیه و
آله در حجة الوداع فرمود: «بعد از من جاعلان حدیث فراوان مى‏شوند، لذا باید احادیث
را بر قرآن و احادیث عرضه کنید؛ هر حدیثى که موافق قرآن و سنت من باشد به آن عمل
کنید و اگر مخالف آن دو بود، بدان عمل نشود.»

این خبر
موافق با قرآن نیست، زیرا خداوند مى‏فرماید: «ما انسان را آفریدیم و وسوسه‏هاى نفس
او را مى‏دانیم و ما از رگ قلبش به او نزدیک تریم.» (6) آن گاه چگونه مى‏شود خداوند
از رضایت و غضب ابابکر نسبت ‏به خود بى‌خبر باشد، تا نیاز به سؤال داشته باشد؟ این
عقلا محال است .

یحیى
گفت: روایت ‏شده که ابابکر و عمر در زمین مانند جبرئیل و میکائیل در آسمان
مى‏باشند؟

حضرت
فرمود: در این حدیث هم باید دقت نمود، چرا که آن دو فرشته از فرشتگان مقرب بوده،
لحظه‏اى از طاعت ‏خدا جدا نشدند و هرگز خدا را معصیت نکردند، و حال آن که آن دو
مشرک بودند، بعد مسلمان شدند و اکثر عمر خود را در شرک به سر بردند، آن گاه چگونه
مى‏توانند همسان جبرئیل و میکائیل باشند؟

یحیى
گفت: در روایات آمده که آن دو (ابابکر و عمر)، پیرمردان اهل بهشت مى‏باشند، در این
زمینه چه مى‏گوئید؟

حضرت
فرمود: این هم محال است، چون بهشتى‏ها همه جوانند و در آن جا پیرمردى وجود ندارد.
این روایت را بنى‌امیه‌ در مقابله با آن روایتى که مى‏گوید:«حسن و حسین آقاى جوانان
بهشتى مى‏باشند»، ساختند.

یحیى
گفت: نقل شده که "عمر" چراغ اهل بهشت است .

حضرت
فرمود: این هم محال است، چرا که در بهشت فرشتگان مقرب، پیامبران، آدم و محمد صلى
الله علیه و آله حضور دارند. چگونه بهشت ‏با نور آن‏ها روشن نشده که نیاز به نور
عمر باشد؟!

یحیى
گفت: نقل شده که پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: اگر من مبعوث نمى‏شدم، "عمر" به
جاى من مبعوث مى‏شد .

حضرت
فرمود: قرآن راستگوتر از این حدیث است، آن جا که مى‏فرماید: «و هنگامى که از
پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از نوح و ابراهیم و موسى و عیسى بن مریم، و ما از
همه آنان پیمان محکمى گرفتیم.» (7) آن گاه چگونه پیمان خداوند عوض مى‏شود؟ [از این
گذشته] پیامبران یک چشم به هم زدن مشرک نشدند، چگونه کسى به رسالت مبعوث مى‏شود در
حالى که اکثر عمر خود را در شرک به سر برده است؟!

یحیى
گفت: در روایت آمده که پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: اگر عذاب نازل شود، جز
"عمر" کسى از آن رهایى نمى‏یابد .

حضرت
فرمود: این هم محال است، چرا که خداوند مى‏فرماید: «خداوند تا تو (پیامبر) در میان
آن‏ها باشى، آن‏ها را عذاب نخواهد کرد و مادامى که به درگاه خدا توبه و استغفار
کنند، [باز هم] آن‏ها را عذاب نخواهد کرد.» (8) مى‏بینید که براى نزول عذاب دو مانع
ذکر شده است و لا غیر؛

1. وجود
مبارک پیامبر صلى الله علیه و آله در بین مردم .

2. توبه
و استغفار مردم. (9)

انجام
چنین مناظره‏اى و پیروزى امام جواد علیه السلام چند پیامد مثبت داشت:

1. با
توجه به این که امام جواد علیه السلام در خردسالى به امامت رسید، عباسیان فکر
مى‏کردند او از نظر علمى ناتوان است و از این رو با ترتیب چنین مناظراتى سعى
مى‏کردند شخصیت ایشان را خورد کنند . پیروزى امام در مناظره با پاسخ‏هاى قاطع و
روشنگر، هر گونه شک و تردید را در مورد پیشوایى او و نیز اصل امامت از بین برد.

2. این
مناظره خط بطلانى بر بسیارى از احادیث جعلى کشید. احادیثى که به دستور حاکمان غاصب
و براى تثبیت ‏حکومت غصبى آنان توسط عده‏اى انسان خود فروخته جعل شده و موجب انحراف
در امت اسلامى بود.

 

پى‏نوشت‏ها:

1) ر .
ک: طبرسى، اعلام الورى، (تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم) ص‏344، بعضى ولادت آن
حضرت را در ماه مبارک رمضان سال 195 مى‏دانند . ر . ک: شیخ مفید، الارشاد، (قم،
مکتبة بصیرتى) ص‏316 .

2) محمد
باقر مجلسى، بحار الانوار، (مکتبة الاسلامیة)، ج‏50، ص‏15 .

3)
الصواعق المحرقه، (قاهره، مکتبة القاهره، چاپ دوم، 1385 ه . ق)، ص ‏205 .

4)
شبلنجى، نور الابصار، (قاهره، مکتبة المشهد الحسینى)، ص‏161 .

5) احمد
طبرسى، الاحتجاج، (قم، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1413)، ج‏2، ص‏481 .

6) «و
لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب الیه من حبل الورید.»

7)
احزاب/7، «و اذ اخذنا من النبیین میثاقهم و منک و من نوح و ابراهیم و موسى و عیسى
ابن مریم و اخذنا منهم میثاقا غلیظا.»

8)
انفال/33 .

9)
احتجاج، (پیشین)، ج‏2، ص‏477- 480 .

 

منبع:

مجله
مبلغان، شماره33 ، سیدجواد حسینى

 


نوشته شده در چهارشنبه 89/8/12ساعت 12:52 صبح توسط شیطونک نظرات ( ) |


Design By : Pichak