سفارش تبلیغ
صبا ویژن


☆★☆ مذهب سرا ☆★☆

مرحبا مسلم که هست از رفعت آن گردون جناب‏
خسر و لب تشنگان را بن عم و نایب مناب‏
گر چه در ملک شهادت نیست شاهى جز حسین‏
لیک شد حصن شهادت را ز مسلم فتح باب‏
سعى مسلم داد بر اسلام رونق تا به حشر
بر روان او سلام مسلمین از شیخ و شاب‏
صورت او چون حسین و سیرت او چون حسن
در مروت مصطفى و در فتوت بو تراب‏
روز هیجا چون کشیدى تیغ بران از غلاف‏
گفتى از ابر سیه گشتى درخشان آفتاب‏
کوفیان کردند از وى دورى و نبود عجب‏
روبهان را باشد اندر دل زشیران اضطراب‏
میهمان خویش را کشتند بى جرم و گناه‏
باد بر آن میزبانان لعنت حق بى حساب‏
داشت جاى آن که از بهر پسر عمش حسین‏
با زبان حال بنویسد که‏اى عالى جناب‏
سوى این بى آبرو مردم میاترسم زکین
بر تو و براهل بیت مضطرت بندند آب
زین سفر بگذر که ترسم اکبرت گردد شهید
وز غم گیسوى او لیلا شود بى صبر و تاب‏
زین سفر بگذر که ترسم دست و پاى قاسمت
گاه دامادى شود در کربلا از خون خضاب‏
زین سفر بگذر که ترسم حنجر اصغر شود
پر زخون از تیر اعدا چون دل زار رباب‏
زین سفر بگذر که مى‏ترسم شوند از کین اسیر
آل پیغمبر به دست فرقه دور از ثواب‏
زین سفر بگذر که ترسم عابدینت را برند
با غل و زنجیر نالان جانب شام خراب‏
زین سفر بگذر که مى‏ترسم یزید دون زند
چوب خزران بر لب لعل تو در بزم شراب‏
از جفاى کوفى و شامى مگو دیگر صغیر
ز آتش نظم تو جان خلق عالم شد کباب‏

مصیبت نامه، ص 136 - 135.


نوشته شده در چهارشنبه 89/9/17ساعت 12:14 صبح توسط شیطونک نظرات ( ) |


Design By : Pichak